نام زن آینۀ شعر و شب بیداری است / آمنه اقلیدی
بی نفس در پی شعر و غزلی ویرانماصل آرامش دل دامن او می دانم ای نفسهای تو آرامش بی تابیهاای نگاهت سحر روشن بی پایانم نفسم از نفس افتاده که نامت بردمبی تو انگار که در زندگیم می مردم من تمام تو ندانستم و عاشق ماندممن به احساس قشنگ تو قسم می خوردم وای اگر […]
Read More